نوشته‌های سامان نقاش

هوش مصنوعی نون آجر کنه: خستگی در کنید

  • سامان نقاش
  • 5 min read
هوش مصنوعی نون آجر کنه: خستگی در کنید

هر کسی که با چند تصویر و ویدئو ساخته شده توسط هوش مصنوعی برخورد کرده باشه یا چند باری از سر کنجکاوی ازش سوال پرسیده باشه متوجه میشه که هوش مصنوعی دیگه یک موضوع فکری برای سرگرم شدن آدم های آکادمیک نیست و حضور و هجوم بی وقفه‌اش به حوزه های جدید رو هر روز میشه به وضوح حس کرد.

اگر تا همین چند سال پیش موضوع مقالاتی که در مورد هوش مصنوعی صحبت می کردن پیرامون این بود که چه شغل هایی ممکنه با اومدن هوش مصنوعی حذف بشن، امروز موضوع همون نویسنده‌ها (البته اگه با هوش مصنوعی جایگزین نشده باشن) اینه که از بین هزاران عنوان شغلی چه شغل هایی ممکنه جون سالم به در ببرن.

در اینکه هوش مصنوعی داره کارهای ما رو روز به روز با دقت خیلی بالاتر و هزینه پایین تر انجام میده کسی شکی نداره و بحثی نیست. اما اگر بهتون بگم که اتفاقاً این پدیده شاید بهترین اتفاقی باشه که در طول حیات ما برای نسل های ما میوفته چطور؟

برای آشنایی با این پدیده، بیایید به یکی از نقاط عطف تاریخ بشر نگاه کنیم: پایان برده‌داری.

بحث در مورد چرایی و چگونگی آغاز برده داری و در مقابلش چرایی و چگونگی اتمامش طولانی و گسترده است و با توجه به حساسیت‌های اخلاقی‌ای که در این زمینه وجود داره نیاز هست که خیلی دست به عصا و شمرده به سمتش حرکت کنیم.

جذاب‌ترین بخش تحلیل تاریخی برده‌داری سوال چرایی پایان‌اش هست. چرا انسانی که بدون ناراحتی معده و عذاب وجدان، چند هزار سال به صورت سیستماتیک این کار غیر‌اخلاقی رو ادامه می‌داده چه چیزی باعث میشه که نه تنها به اشتباه پی ببره و به غیر‌اخلاقی بودنش اعتراف کنه، بلکه برای همیشه هم جلوی تکرارش رو (حداقل به فرم کلاسیک‌اش) بگیره؟

رشد اخلاقی، فکری و مذهبی جوامع بشری قطعاً یک عامل موثر بوده اما با توجه به تداوم حضور موارد غیر‌اخلاقی مانند نسل کشی و نژادپرستی، این مورد نمیتونه عامل اصلی بوده باشه.

از اواخر قرن 18 ایده ساخت دستگاهی برای اتومات کردن فرایند طاقت فرسای ساخت پارچه در فرانسه شکل گرفت، در دهه اول قرن 19 در انگلیس اولین ماشین های ریسندگی Power Loom ساخته شدن و در دهه بعد اولین کارخانه های ریسندگی توسط افرادی مانند Paul Moody 1815 و John Capron 1820 شروع به کار کردن. همچنین Cyrus McCormick در آمریکا در سال 1831 وسیله ای برای درو کردن غلات میسازه که جایگزین برداشت دستی و پرمشقت گندم میشه.

ماشین آلات و راهکار‌های صنعتی فراهم شده توسط انقلاب صنعتی یک تغییر بنیادی در صنعت و به کشاورزی به وجود میارن. کارهای سخت و طاقت فرسایی که تا دیروز فقط با بیگاری کشیدن از برده‌ها ممکن بود، حالا امروز تنها با کمی سرمایه گذاری و خرید یکی از دستگاه‌های جدید، بدون نگرانی برای شورش برده‌ها، با بهره‌وری بیشتر ممکن شده بود. تکنولوژی فرصتی فراهم کرده بود که تهیه الزامات تمدن برای اولین بار در طول تاریخ نیازی به زنجیر کشیدن انسان‌ها نداشته باشه.

در نتیجه، به سرعت در اوایل قرن 19، بریتانیا به صورت قانونی تجارت برده رو غیر‌قانونی اعلام می‌کند و در نهایت در سال 1833 برده‌داری در سراسر امپراتوری ممنوع می‌شود.

با ادامه گسترش صنعتی شدن کارها و کاهش نیاز به نیروی انسانی در صنایع نیروبر مثل کشاورزی و نساجی در آمریکا و پیروزی ائتلاف ایالت‌های صنعتی شمالی بر ایالت‌های کمتر صنعتی و برده دار جنوبی، در نهایت در سال 1865 و 1868 به ترتیب متمم های 13‌ام و 14‌ام قانون اساسی آمریکا به چند قرن برده‌داری در این کشور به صورت رسمی پایان میدن.

بیاید چه لحظه خودمون رو جای برده‌های قرن 19 تصور کنیم. با وجودی که هنوز فصل بهاره و تابستون نشده، دمای 40 درجه و رطوبت 80 درصدی مزارع نیشکر جامائیکا با حضور پرشور حشرات یک جهنم واقعیه. در شرایطی که ارباب‌مون حتی ده دقیقه هم از تایم روشنایی فراهم شده توسط خورشید تند کارائیب رو برای کار کشیدن از دست نمیده، به جای کرم ضد آفتاب شیره چسبناک و لزج نیشکرها بیشتر پوست دست‌ها و شونه‌هامون رو پوشونده که نه تنها جلوی عرق کردن به اندازه کافی رو میگیره ترکیب شدن‌شون با هم مزرعه رو پر کرده از بوی ترشیدگی و کثیفی.

با علم داشتن به اینکه عامل اصلی برچیده شدن بساط برده‌داری از راه رسیدن ماشین آلات کشاورزی و تولید صنعتی است، حتی با وجود بی سواد بودن‌مون، وقتی شایعه میشه که در آمریکا دارن روی یه دستگاه برداشت اتوماتیک نیشکر کار میکنن نه تنها باعث نمیشه که نگران بیکار شدن باشیم بلکه از ته دل برای زودتر عملیاتی شدن این دستگاه ها دعا می‌کنیم.

درسته که تراکتور و chatGPT یا ماشین ریسندگی و DeepSeek از هیچ جهت تکنولوژیک و کاربری‌ای بهم شباهت ندارن اما پیامد به کار گرفته شدن‌شون در جامعه خیلی بهم میتونه شبیه بشه. همون طور که ماشین آلات کشاورزی بخش بزرگی از جامعه رو بیکار کردن، قراره هوش مصنوعی هم بخش بزرگی از جامعه رو بیکار کنه. تصور اینکه سیل بیکاری در نهایت به سود همه‌مون تموم میشه کار سختیه اما تاریخ ثابت کرده که اگر فرایندی چند بار تکرار شده و هربار به نتیجه مثبتی ختم شده، با اطمینان زیادی می‌تونیم به این موج هم امید داشته باشیم.

اگر زمانی اکثریت انسان‌ها صرفا درگیر کاشت، داشت و برداشت محصول بودن و امروز اکثریت درگیر کارهای خدماتی و اداری هستیم بنظر میاد فردا قراره که درگیر خدمات انسانی باشیم. بهتر نیست که کار یکنواخت، بی روح و خسته کننده دفتری یا اپراتوری‌مون رو به ربات‌ها بسپاریم؟ و بیشتر با خودمون وقت بگذرونیم؟

ترجیح میدید که با استرس کم و زیاد نشدن یه صفر ناقابل در اسناد حسابداری هر روزتون رو بگذرونید یا وظیفه‌تون این باشه که با 5 تا بچه پرانرژی بازی کنید و بخندونید‌شون؟

هر بار هم مسیر شدن با یک انسان جدید و داشتن فرصت گاهی گفتگو با مسافرها در اسنپ، اوبر و غیره قطعاً میتونه مشغله خوبی باشه اما چه بهتر اگر در سفری ماجراجویانه به هدف کشف معنای زندگی در دامنه های کوه سبلان انسان‌ها رو همراهی کنید.

یا شاید پنهانی آرزو داشته باشید به جای چرب شدن دست‌هاتون با روغن صنعتی و رفتن زیر ماشین آلات سنگین و پر سروصدای کارخانه‌تون، انگشت هاتون رو با روغن زیتون چرب کنید و در حال چرخوندن خمیر پیتزا بالای سرتون از همهمه‌ی مشتری‌هاتون لذت ببرید.

ما در آستانه‌ی تغییر بزرگی هستیم. البته که رها کردن حرفه‌ای که سال‌ها براش آموزش دیدیم و سابقه کار جمع کردیم عمیقاً ناخوشاینده، اما یکی از درس‌های خوب تاریخ، این است که پس از هر موج اتوماسیون، به کارهای انسانی‌تر و معنادارتری رسیده‌ایم.